« به نام یار تنگ دستان وآرام جام مستان »
سروچمان من _ شیرینی زندگانیم
من و دل گرفدا شویم چه باک غرض اندر میان سلامت توست !
مرا به شمع و چراغ چه حاجت است جایی که در مجلس رندانه ما ماه رخ آرزو تمامست!
حس زلال زندگی در جریان نگاه تو جاریست .چون شبنمی که آرام آرام بر تن برگ سر می خورد و بر زمین و زمان لبخند می بخشد ! دلدارکم تو نیز پاکی!
گل محبت در وجودت ریشه دوانیده و همچون رگ های قرمزی که بدن لطیفت را در برگرفته اند تا همه جا رفته ! از هر تک تک سلول های تنت هزاران هزار شکوفه سر زده ! غنچه هایی مخملین که تو با آب مهربانی وکود پاکی از آنها پذیرائی می کنی. برخیز آرزو که دنیا همه دیوانه توست
همه آفاق پراز نعره مستانه تو است
دردکان همه باده فروشان تخته است
آنکه باز است همیشه در میخانه توست!
من در برابر عظمت روح و وسعت فکر و اندیشه ات بی اختیار و به احترام سر تعظیم فرود می آورم.
هنگام بوسه و غزل های عاشقانه است!
منت خدای را عزوجل که آرزویی چنین زلال و گوارا آفرید !
آرزو تو دخت عشق و زیبایی هستی لباسی از محبت بر تن داری ودر خانه پاکی ها رحل اقامت گزیده ای.
بهانه زندگی ام آرام قلب خسته ام موطن هر کس جایست که دوستش دارند!چه بسیار آدمها که در شهر و دیار خود نیز غریبه اندبس ای نازنین شهر و دیار من قلب مهربان توست مرا بپذیر!
سرزمین آرزوهای من !روز فرود آمدن تو از بهشت بر دل های بی تاب و طاقت ما بهار زندگی مان بود و امروز سالروز همان لحظات بهشتی است .
فدای مهربانی ها وخوبی های تو بشوم «تا آرزو هست زندگی باید کرد»فردا که از راه برسد ما نیز همراه با تو متولد می شویم زیرا این تو بودی که مهربانی را رنگ و رویی تازه بخشیدی .
دلدارکم ! هوا را نان را زندگی را از من بگیر اما لبخندت را هرگز!
هر صبح که نسیم سحری عطر خوش مهربانی هایت را برایم به ارمغان می آورد از استنشاق هوا سیر نمی شوم !آنچنان به حال مستی می افتم که به شکرانه نعمت حظورت دو رکعت نماز شکر بر جای می آورم .
آرزویم کلماتی که در مقابل دیدگان پرمهر توست نمونه کارم نیست نشانه ای از احساس و عشق من است.باور می کنی ؟!همچون پرده سینمایی مهربانی ها و خوبی های تو را در ذهنم مرور می کردم و در حالی که شوری طعم اشک هایم را دردهان مزه مزه می نمودم هر آنچه دل می خواست بر صفحه سفید کاغذ می آوردم .
نفسم !تو که آمدی تازه فهمیدم زندگی چقدر زیباست
عزیز دلم هر کاری با من میکنی بکن اما آرزویم را از من مگیر!
تو که باشی امید هم هست و زندگی دلچسپ تر از همیشه ها خواهد بود پس دختر دریا حظورت را از من دریغ مدار !
«تو گنجینه منی» «تو کبوتر آزادی منی»
شکر خدا که آرزو ی ما دوباره متولد شد!
دوست دارم و فرا رسید سالروز تولدت را از صمیم قلب تبریک می گویم !
«یعنی تولد هر دو تا ی ما !
شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی شادی
